دو ماه و دوازده روز تنهایی عنوان تازهترین مجموعه شعر امیرعلی سلیمانی است که توسط نشر نزدیکتر منتشر شده است.
این مجموعه هشتمین کتاب شاعر است که شامل سی و سه شعر در قالبهای مختلف شعر کلاسیک است. این کتابی حاوی اشعاری با موضوعات عشق، مرگ و اجتماع است.
با هم یکی از اشعار این کتاب را میخوانیم:
مرا امروز از این خانه از این میز صبحانه
کجا بردی، شبی در قرن هفتم، کنج میخانه
همان دوران که شاعرها جهان را دوره می کردند
همان دوران که رایج بود عشق شمع و پروانه
(ز دستم بر نمی خیزد که یک دم بی تو بنشنم)
تو را میگفت سعدی، سعدی آن شیدای فرزانه
تو بودی و غزل بود و هوای اهلی شیراز
تو می خندیدی و از اشک سر می رفت پیمانه
نمی گفتند نامت را به هم مستان با غیرت
فقط گاهی تو را ساقی صدا می کرد: دردانه
زمین پر بود از یعقوب های منتظر بر در
عزیز من! چه شیرین است عشق کورکورانه
سلام ای آشنا، من قرن ها دیوانه ات بودم
همین را گفتم و لعنت فرستادم به بیگانه
برای گیسوانت هفت بیت از شاعران خواندم
کشیدم شانه ای در موی تو با هفت دندانه
خزانم کن، جوانم کن، بهارم کن، شکارم من
تفاوت نیست ای صیاد بین دام با دانه
یقین دارم همین عشقی که بین ماست، خواهد شد
برای مردمان قرن های بعد افسانه
تو خندیدی و گفتی: عاشق دیوانه باور کن
به ما در قرن های بعد می گویند دیوانه
دریغ از جیک جیک مست گنجشکی که برگرداند
مرا از آن خیال زنده سمت میز صبحانه