کتاب آ د ت ، آمد ، دید ، رفت محموعه شعر کلاسیک احمدرضا شجاعی است که توسط نشر نزدیکتر به چاپ رسیده است. یکی از شعرهای این مجموعه را با هم میخوانیم:
در چشمهایش قمریانی مست دارد
آسوده خاطرهای دور از دست دارد
هر خندهاش یک قصّه ی دنباله دار است
هر عشوهاش را خندهای پیوست دارد
می گویم امّا جان مطلب گفتنی نیست
در کلّ دنیا هر چه خوبی هست دارد
جان میدهم جان میدهم آن دم برایش
آن دم که با اخمش مرا در دست دارد
پابست خواهی شد نیا آبادی ما
اینجا فقط یک کوچه ی بن بست دارد !