“محاکات” عنوان مجموعه شعر تازه عبدالمهدی نوریست که به تازگی توسط نشر نزدیکتر منتشر شده است
با هم غزلی از این مجموعه میخوانیم:
تا آخرین قدم که توان دارم
صبحی که چند ثانیه جان دارم
چون روز اولی که تو را دیدم
در چشم جاریات جریان دارم
با اینکه (تو) هنوز (شما) بودی
گفتم چقدر دوستتان دارم!
بعد از تو هر که دیده مرا گفته
چشمی به راه تو نگران دارم
عادت نکردهام به تو، میبینی؟
وقت قرارمان، هیجان دارم…
اما تو رفتهای و جهان سرد است
باغی شدم که شوق خزان دارم