مجموعه در نبودت کتاب شعرهای کلاسیک حسین بدری است که توسط نشر نزدیکتر به چاپ رسیده است. یکی از این شعرها را با هم میخوانیم :
شب، شروع هذیان است در این وانفسا
بازگوی غزل آخر و ….. خاموشی توست
شمع تابان و زمستانیِ سوزانم کو ؟
نم باران غزل سرد فراموشی توست
دفترم یخ زده و چلچله ی هجرت تو
قاصدی بود که رفت و به وصالت نرسید
پشت این چشمک خاموش بدون سر و ته
چشمکی سرخ از این کوچه ی خلوت ترسید
چشمکی سرخ به بینظمی یک شعر سپید
چشمکی سرخ که از رفتن تو بیم نداشت
آه سردی که مرا دید و ز من شعله کشید
ماجرایی که از اول تب خوش خیم نداشت
دگر از پرسه ی پنهانی ما حرفی نیست
همه از پچ پچ من با غم تو باخبرند
سایه ات بر دلم افتاد زمستان برگشت
باز افکار من و قائله ات در سفرند